علی ( ع )
یادداشتهای قاصدک
اجتماعی
درباره وبلاگ


در کتابی خواندم که میزان فرزانگی و فهم و درک انسانها بر دو عامل استوار است ؛ گفتن سخنی دلنشین و پسندیده و داشتن دلی سخن پذیر. دوست عزیز به وبلاگ یادداشتهای قاصدک خوش آمدید . مطالب وبلاگ من در خصوص سایبر و امنیت رایانه , مسائل اجتماعی و مذهبی خواهد بود . سعی خواهم کرد که با بیان مطالب متنوع , وبلاگ جذابی را خدمتتان ارائه کنم . ترجمه هایی که در این وبلاگ مطالعه میکنید بیانگر دیدگاههای نویسنده وبلاگ نیست . از این که لحظات گرانبهایتان را صرف بازدید از وبلاگ من می کنید متشکرم . هرگونه استفاده از مطالب وبلاگ با ذکر منبع بلامانع است . بنا به دلایلی تصمیم گرفتم که آدرس وبلاگمو از sorushafshar.blogfa.com به آدرس جدید mydandelions.loxblog.com تغییر بدم . و از این به بعد مطالبم رو در این آدرس منتشر خواهم کرد .
آخرین مطالب
نويسندگان

علی جوانی هشت نه ساله است که به دلیل فقر پدر , در خانه ی پسر عم خویش – محمد – زندگی می کند و تا پیامبر و خدیجه را می بیند که سجده میروند و بر می خیزند , علت را می پرسد و پیامبر به سادگی پاسخ می دهد که من از جانب خدا مامورم که مردم را به این دو اصل دعوت کنم . نخست این که خدا یکی است و همه ی این خدایان , دروغین و ساختگی اند ؛ و دیگر این که من ابلاغ کننده و پیامبر اویم .

علی در این جا سخن خیلی عجیبی می گوید : اجازه بدهید من با پدرم مشورت کنم . می فرماید : مشورت کن . و علی بلافاصله به اتاق خودش می رود و شب را تا صبح بیدار می ماند . از خود میپرسد این دعوت چیست ؟ صبح بدون این که از خانه ی پیغمبر خارج بشود و با پدرش مشورت کند , بر میگردد و می گوید : اسلام را بر من عرضه کن . دیشب را تا صبح فکر کردم . گفتم خداوند برای خلقت من با ابوطالب مشورت نکرد . اکنون من چرا برای پرستیدن او باید با ابوطالب مشورت کنم و اجازه بخواهم ؟ اسلام را عرضه کن .


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





پيوندها